از زشتی بدخوبان وز جور نکورویان
گه زشت وگهی زیبا می‌سوزم و می‌سازم
حاسد ز حسد سوزد بدخواه ز بدخواهی
من ز ابلهی آنها می‌سوزم و می‌سازم
بستم زشکایت لب وزتن نگشود این تب
چه خامش و چه گویا می‌سوزم و می‌سازم
سختست غمم اما می‌سوزم و می‌سازم

 

 

نیوگرافی :

چیزی که نیستم، یک آدم خشک تاریخ‌دان یا ریاضی‌دان یا اقتصاددان یا فیلسوف الی غیرذلک... 

اکثرا به علایق فنی پرداختم مگر به اجبار.

از برخی اتفاقات جامعه دور و برم و از دیرشدن‌های زندگی‌ام  دلم خون است.

لاکی هم ندارم که سرم را داخلش بکنم.

 

سخن پایانی :

خدا همه جوان‌ها رو سرمایه‌های دیروز و امروز رو عاقبت به خیر کنه و از جمیع آفات قدیم و جدید دنیا و آخرت و همه انحرافات و بلایای اجتناب ناپذیری که به سرشون میارن مصون و محفوظ نگه داره.

والسلام و علیکم و رحمةالله و برکاته

 

خخخخخخخخخخخخخخخخ

 

 

پی نوشت :

این وبلاگ به جایی وصل نیست و نحوه نامگذاری آن یک توفیق اجباری بود و دیگر هیچ!

دیوار ما خیلی کوتاه است. ما خیلی مظلوم هستیم. ما خیلی خوبیم. ما خیلی وطن دوستیم. اما انسان هستیم نه.............؛